کد خبر 170411
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۸

موقع عملیات بچه‌ها را جمع کرد و گفت: من شما رو برای شهادت می‌خوام. شما رو برای افتادن روی مین می‌خوام. این جا دیگه ترس جایی نداره، راه، راه کربلاست. راه اسلام، راه رهبر، راه امامه، ممکنه برگشت توش نباشه.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، تعداد سرداران رشیدی که در طول جنگ تحمیلی از خود رشادت‌های زیادی به خرج دادند، کم نبودند. اما در این میان فرماندهانی وجود داشتند که به تنهایی یک لشکر بودند. مانند سردار شهید رضا عباس زاده است.

وی در یکم شهریور 1341در روستای فردوسیه نوق از توابع شهرستان رفسنجان متولد شد. پدرش محمد، کشاورز بود و مادرش کبری نام داشت. تا پایان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت پاسدار بود با سمت فرمانده گردان 410 حضرت رسول (ص)  لشکر 41 ثارالله به جبهه اعزام شد بیست و یکم اسفند 1363 در شرق دجله بر اثر اصابت ترکش و شیمیایی شدن به شهادت رسید مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

آنچه پیش روی شماست بخش‌هایی از خاطرات این سردار شهید است:


سردار شهید رضا عباس زاده

 

* از همان کودکی روحیه آزادگی داشت. پسر ارباب به دوست رضا گیر داده و قلدری کرده بود. رضا از راه می رسد و حق او را کف دستش می گذارد. در پاسخ پدر، می‌گوید: حرف زور زد، قلدری کرد، هر کس می خواهد باشد باید حقش را کف دستش گذارد.

 

* موقع عملیات بچه‌ها را جمع کرد و گفت: من شما رو برای شهادت می خوام. شما رو برای افتادن روی مین می‌خوام. این جا دیگه ترس جایی نداره، راه راه کربلاست. راه اسلام، راه رهبر، راه امامه، ممکنه برگشت توش نباشه. آرپی جی زن‌ها باید برن 60 متری تانک ها. اول از همه هم خودم میرم. هر کی می ترسه بسم الله بگه، نیاد. اگه این جا خجالت می کشه گوشه ای بهم بگه. اگه از گفتن خجالت می کشه برام بنویسه. دین، جون فدا می خواد، اسلام خون می‌خواد.

 

* قرار بود در یک عملیات لشکر ثارالله تپه های مشرف به پنجوین را بگیرد و لشکرمحمدرسول‌الله، تپه های کله قندی را. فرمانده آنها همت بود و فرمانده بچه های ثارالله رضا. همت وقتی فهمید فرماندهی بچه های ثارالله با رضا عباس زاده است با چشم های پر از اشک به سمت قبله به سجده افتاد و به اطرافیان گفت: من رضا رو می شناسم اون حتما موفق می شه شما هم سجده شکر کنید.


سردار شهید رضا عباس زاده

 

* یه زخم بزرگ با ترکش توی کمرش بود. می گفت: اولا بیمارستان شلوغه، به اندازه کافی هم مجروح هست که تخت ها رو پر کنه. دوما باید سریع برگردم به من احتیاج دارند. رفت توی حمام و با تیغ ترکش را از کمر خودش بیرون آورد. صدای برخورد لبه تیغ با ترکش و استخوان شنیده شد. رضا می گفت: کسی که نتونه این جور دردها رو تحمل کنه چطوری می خواد برای خدا بجنگه.

 

*دوستش برای گرفتن مقداری کوپن بنزین برای وسیله ی شخصی، مراجعه می کند. رضا در حالی که سرخ شده و اخم هایش در هم می‌رود، می‌گوید: یعنی تو راضی داری منو ببرن جهنم؟

اینا مال بیت الماله. مگه می شه برای اسلام جنگید ولی اسلامی نبود؟


سردار شهید رضا عباس زاده در کنار سردار حاج قاسم سلیمانی

 

*همسایه ها می گفتن، رضا فرمانده است. یه روز به او گفتم: تو خجالت نمی کشی؟ مثلا فرمانده ای یه کم کلاس بذار، یکی ببینتت چی میگه؟

در حالی که داشت به جارو زدن ادامه می داد، گفت: نه،نه ! گناه داره، همه باید تو کارای خونه کمک کنیم. مرد و زن، فرمانده و سرباز هم نداره.

 

* سه نفری ریخته بودند سر پیرمرد که از او اورکت بگیرن. اونم می‌گفت نداریم. تموم شده. بحث بالا گرفت. رضا از راه رسید به بچه ها گفت فرمانده شما منم ! اگه مشکلی دارین به من بگین . حالا هم جنگه. کمبود زیاده.

اورکت خودش را از تن درآورد به یکی از آنها داد و گفت: اگه کسی به اورکت خودش نیازی نداره اونو به این سربازها بده.

هنوز رضا دور نشده بود که شهید محمود محمدی و شهید علی عابدینی اورکت هاشونو درآوردن...

بیشتر ما توی این جنگ شهید می شیم اما جنگ تموم نمی شه ممکنه شکلش عوض بشه ولی خودش تا اومدن صاحب اصلیش تموم نمی شه، جنگ بین حق و باطل تموم نیست اما می رسه زمانی که از توپ و تانک خبری نیست و اونایی که می خوان این جنگ رو ادامه بدن باید بدونن و ببینن که ما چطوری با چنگ و دندون این مملکت و اسلام رو به اونا رسوندیم . اونا هم به بعدیا برسونن.


سردار شهید رضا عباس زاده

 

*تازه آمده بود . خسته بود. هنوز مرخصی داشت که حاج قاسم زنگ زد: بچه ها را ول کرده ای. تنهایم تنها! کیفش را برداشت. هر چه اصرار کردیم فایده ای نداشت . می گفت: بچه های اسلام تنهایند. در جنگ خوشی و استراحت معنی نداره و رفت. بعده ها هم که رفت حاج قاسم گفت: او برای من چون ابوذر و مالک برای پیامبر و امام علی (ع) بود.

زد زیر گریه و بلند گفت: دعا کنید اتفاق بیفته.

حاج قاسم در سخنرانی به شوخی گفته بود، بعد از این عملیات فرمانده تان (رضا) عوض می شه چون دیگه زنده نمی مونه.


سردار شهید رضا عباس زاده در حال وداع با فرمانده خود حاج قاسم سلیمانی

 

*بعضی چیزا مثل چای، پُر رنگند، تلخند، ولی آدم عاشقشونه، اما جنگ، چای نیست. جنگه، کشتن داره، کشته شدن داره، و این همه چیزش نیست. جنگ فقط این تفنگه نیست. وقتی نه سلاح داری نه لباس، دور تا دورت هم پُر از دشمنه، باید ببینی سلاحت چیه؟ تفنگت چیه؟ ناموس و لباست چیه؟

بیشتر ما توی این جنگ شهید می شیم اما جنگ تموم نمی شه ممکنه شکلش عوض بشه ولی خودش تا اومدن صاحب اصلیش تموم نمی شه، جنگ بین حق و باطل تموم نیست اما می رسه زمانی که از توپ و تانک خبری نیست و اونایی که می خوان این جنگ رو ادامه بدن باید بدونن و ببینن که ما چطوری با چنگ و دندون این مملکت و اسلام رو به اونا رسوندیم . اونا هم به بعدیا برسونن.

این عکس ها (عکس های جبهه) یادآوری ما به بعدی هاست که مبادا اسلام رو تنها بذارن که ما این جوری با بدبختی، بی غذایی، بیچاره گی زخم خوردن و فلاکت با چنگ و دندون از عقیدمون دفاع کردیم و شرایطی که اونا دارن، اثر انگشت ماست و نباید به راحتی از دست بدن.

 

*دستش را گذاشت یه گوشه کالک و گفت: من اینجا شهید می شم.

اون از کجا می دونست این جا شهید می شه؟ من چرا باور نکردم؟ همه ی اون ها که بودن، دیدن دستش رو کجای کالک گذاشته بود. رضا همان جا شهید شد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 16
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • manamhamintor ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    in haghayegh hich kodoom ghabelliat tabdil shodan be film nadare aghaye be estelah honarmand!
  • محمد ۱۱:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    تیتر خبرتان غلط اندر غلط است. چگونه وقتی قاسم سلیمانی، مالک اشتر رهبر عزیز انقلاب است، خود او نیز مالک اشتر دیگری دارد؟؟ در ضمن نسبت مالک اشتر صرفاً برای زعیم حکومت اسلامی مصداق دارد ولا غیر.
  • manamhamintor ۱۱:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    mesle inke yek engilisi sakht dare motoone islami ro motale mikone ke dar MIT2 estekhdam beshe
  • مسلم ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    اقا محمد تو جنگ نبودي كه اين ادمهاي بزرگ ووارسته رو درك كني پس الكي حرف نزن.من بچه زادگاه رضاعباس زاده هستم وميدونم اون كي بوده وچكارا كرده
  • ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    نکته ی جالبش اینه که قبل از اینکه تیتر بزنند مالک اشتر قاسم سلیمانی، تیتر زده بودند ابوذر قاسم سلیمانی باز اومدن تغییرش دادن به تیتر بالا
  • ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    lمنفي رو دادم چون با محمد موافقم
  • رضا ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    شان و منزلت شهدا بسيار بالاست و كسي منكر رشادتهاي انان نيست اما صفت مالك اشتر فقط براي زعيم حكومت اسلامي مصداق دارد و به همين خاطر منفي دادم
  • ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    به نظر من هم جایگاه شهدا ،شان و منزلتی دارد که بشر از درک آن عاجز است اما لقب مالک اشتر که سردار علی بن ابیطالب(ع) بود را نمی توان به هر کسی اطلاق کرد.
  • ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    فرمانده گردان ما بود . روحش شاد. بر و بچه هاي كرمان .چه روزهاي معنوي داشتيم و امروز چي شده !!!!
  • محمد ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    نثار روح شهدا صلوات. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
  • مجید ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    برید شهید رو بچسبید که چه آدم خوبی بوده. رفتید گیر دادین که کی چی زده؟؟؟ درگیر تیتر شدین به جای شهید؟ اینه که هیچوقت درست نمی شیم...
  • سید حسن ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
    0 0
    منم با محمد موافقم لقب مالک اشتر فقط برا رهبر و پیشوای حکومت بکار می رود
  • جيرفتي ۰۸:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۴
    0 0
    سايت مشرق باتشكر از پاسداشت شما از ارزشها ي مدينه فاضله و ابر شهر دفاع مقدس ... درپاسخ . دوستان مالك اشتر فرمانده لشكر امام علي ( به عنوان رهبر )بود يعني سرباز رهبر و در اين زمانه حاج قاسم مالك اشتر معاصر ما وسرباز با بصيرت ولي امرمان افاسيدعلي بوده وخواهند بود كاش تيترتان را مي زديد دست راست مالك اشتر
  • ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۴
    0 0
    از اون آدمایی هستید که وقتی به ماه اشاره میکنی نوک انگشتت رو میبینن! ننگر که که میگوید،بنگر که چه میگوید! انقد ملا لغتی نباشید لطفا!!!!
  • محمد ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۴
    0 0
    حاج قاسم از این فدائیهای رهبر زیاد داشت این شهید عزیز در هر منطقه ای از خطوط دشمن که بود عراقیها ترس و واهمه داشتند.در عملیات بدر یک تک تیرانداز عراقی را که لای نی ها مخفی شده بود اسیر کردیم و دیدیم عکس سردار عباس زاده را به اندازه یک برگ A4 دارد گفتیم این عکس را از کجا آوردی .گفت از فرماندهی کل چندین نفر از ما را که بهترین تک تیر اندازان بودیم انتخاب کردند و هر جا که ایرانیها عملیات میکردند میفرستادنمون اونجا و فقط میگفتند به هر نحوی شده این شخص را بزنید که خواب راحت را از چشم ما گرقته و تمام موانع ما را رد میکند با گردانش.حاج قاسم ارادت خاصی به این شهید داشت.هم خوب شناسائی بلد بود و هم خط شکن خوبی بود در عملیات بدر فقط همین سردار شهید خط را شکسته بود.یادش بخیر که چه شوخیهای بامزه ای میکرد.این گردان شهدای زیادی ازجمله سردار عابدینی سردار امینی .و سردار صغیرا تقدیم این انقلاب کرد. جانبازی بنام محمد کاظمی داشت که سال قبل شهید شد و اون کسی بود که عملیات والفجر 8 روی سیم خاردار خوابید و همین گردان 410 ثارالله از روی او رد شدند تا خط رابشکنند.واقعاً فرماندهان شهید لشکر ثارالله گمنامند .داخل تهران که میشید میبینید عکسهای فرماندهان شهید لشکرشان بر در و دیوار و اتوبانها زده اند.یک سپاه بود و یک گردان 410 ثارالله یادش بخیر اولین گردانی که به خط میزد بقول ما بسیجیهای زمان جنگ همین گردان بود. و هیچوقت هم شکست نمیخورد .پس چرا مالک نباشد از این مالکها زیاد داشتیم.برید از مزار این شهید در زادگاهش فردوسیه نوق رفسنجان عکس بیاندازید که چطور بی آلایش میباشد.بچه های گردان 410 و 414 و 416 و418 و 425 لشکر ثارالله از من به شما سلام و یاد اون روزها بباشیم که در این گردانها به عملیات میرفتیم.درود بر امام خامنه ای
  • فریبرز ۱۴:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
    0 0
    روحش شاد ویادش گرامی،،، درخت انقلاب باآبیاری این شهداافتادنی نیست،نه 88نه 92نه هیچ وقت

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس